از همون روزی که دیدمش عاشقش شدم... با بقیه متفاوت بود....شاید همین دلیل علاقه ی من به اون بود! گاهی برای مدت زیادی محو تماشاش میشدم... امروز خواستم ببینمش...ولی نبود! دنبالش گشتم ...نبود! خواهرم گفت:اون دیگه مرده دنبالش نگرد! دوست نداشتم باور کنم...چرا اون؟! گفت: دیشب مرد...وقتی تو خواب بودی... خودم انداختمش تو سطل آشغال! حالا یه ماهی گلی چیه که تو اینقدر خودتو به خاطرش ناراحت میکنی؟! این ماهیا عمرشون کمه دیگه!! آره...راست میگه..ولی ماهی خوشکلی بود! کاش لااقل یه عکس ازش گرفته بودم! نظرات شما عزیزان: |
About
به وبلاگ من خوش آمدید
Home
|
| |
نام : | |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 38
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 63
بازدید کل : 10171
تعداد مطالب : 148
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1